بررسی و تحلیل سوره‌ های فاتحه و بقره براساس نظریه بهینگی پرینس و إسمولنسکی (با محوریت کتاب معانی القرآن فراء)

نوع مقاله : مقاله علمی - پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار، گروه زبان وادبیات عربی ، دانشگاه اراک، اراک، ایران

2 دانشجوی دکترای زبان و ادبیات عربی، دانشگاه اراک، اراک، ایران

3 استادیار، گروه زبان وادبیات عربی، دانشگاه اراک، اراک، ایران

4 دانشیار، گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه اراک، اراک، ایران

چکیده

نظریه بهینگی یک روی‌کرد محدودیت بنیاد در حوزه زبان شناختی جدید می‌باشد که در سال (1993م) توسط آلن پرینس و پاول إسمولنسکی مطرح شد. براساس این نظریه صورت­های زبانی، ناشی از تعامل میان محدودیت­های متقابل و متضاد می­باشند و محدودیت­ها، معیار تمایز میان برون­دادهای برخاسته از درون­داد اصلی قرار می­گیرند. در این پژوهش با شیوه توصیفی– تحلیلی، انطباق معیارهای نظریه بهینگی در مسائل اسنادی برخی از آیات سوره­های "الفاتحة و البقرة "  با محوریت کتاب معانی القرآن فراء مورد تحلیل قرارمی‌گیرد. هدف محوری این پژوهش، انطباق معیار های انگاره بهینگی بر شواهدآیات قرآن کریم می‌باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که قرآئت­های قرآنی به‌عنوان متونی مستند و مرجع در سطح إستعمال و أداء لغوی، دارای بهینگی می­باشند؛ ولی در انطباق با معیارهای رایج نحوی، سطح بهینگی متفاوتی دارند. در بررسی شواهد این دو سوره مشخص می‌شود که محدودیت هایِ پایایی مراعات و محدودیتِ نشان‌دارِ تخطی پذیرِ  مُهلِک (*!) به‌ندرت اتفاق می افتد و بیش‌ترین نقضِ محدودیت­ها در مجال محدودیت‌هایِ نشان‌دارِ تخطی پذیرِ غیرمُهلک (*) واقع می­شود و برون­دادهای بهینه از منظر فراء، برون­دادهایی می‌باشند که قرآئت مرفوع شاهد آیه را توجیه می‌کنند که این مساله متاثّر از تمایل فراء به اعراب مرفوع و نیز روی‌کرد او به عاملیّت مبتدا در رفع می‌باشد؛ در نتیجه در ترکیب‌های اسنادی، بیش‌تر به تقدیر، حذف وتأویل خبراهتمام دارد. محدودیتِ نشان‌دارِ غیر مُهلِک " الحذف والتقدیر" دارای بیش‌ترین نقض درتحلیل شواهد آیات می­ باشد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

An Analysis of Surah Al-Fatiha and Surah Al-Baqarah Based on Prince and Smolensky's Optimality Theory (Centering on Fara's Maani al-Qur’an)

نویسندگان [English]

  • Ghasem Mokhtari 1
  • Mahdi Mohammadi 2
  • Mohamad Jorfi 3
  • Seyed AbolFazl Sajadi 4
1 Assocate professor, Arabic Language and Literature , Arak University, Arak, Iran
2 phD student of Arabic Language and Literature, Arak University, Arak, Iran
3 Assistant professor, Arabic Language and Literature, Arak University, Arak, Iran
4 Assocate professor, Arabic Language and Literature , Arak University, Arak, Iran
چکیده [English]

   Optimality theory is a fundamental constraint approach in the field of modern linguistics that was proposed in 1993 by Alan Prince and Paul Smolensky. Based on this theory, linguistic forms originate from the interaction between mutual and opposite restrictions that are the yardstick to distinguish the output arising from the original input. In this descriptive-analytical research, conformity of the criteria of optimality theory in documentary issues of some ayahs of Surah Al-Fatihah and Surah al- Baqarah centering on the book Maani al-Qur’an by Fara was analyzed. The results indicate that Qur’anic readings as well-founded and reference texts enjoy optimality at the level of lexical usage and representation. However, in accordance with common syntactic criteria, they have different levels of optimality. In examining the evidence of these two surahs, it became clear that the limitations of the reliability are observed and the marked infrangible limitation of fatal violations (*!) rarely occur. Also, most violations of restrictions are located at the places of non-fatal infrangible marked restrictions (*) and optimal outputs from the point of view of Fara are the outputs that justify the marfū reading of the evidence (shāhīd) of the ayah, which is influenced by Fara's tendency for marfū diacritic and his approach to the agency of the subject when it is used in the marfū form. Therefore, in predicative formations, he is more likely to use implicitation, deletion, and interpretation of the predicate. The non-fatal marked limitation of deletion and implicitation show the highest number of violations among the evidences of the ayahs.

کلیدواژه‌ها [English]

  • optimality
  • reliability and marked limitations
  • Maani al-Qur’an
  • Fara
  • Prince and Smolensky
  1. - قرآن کریم

    1. ابن جنی، ابو الفتح عثمان. (1975) ، الخصائص، تحقیق محمد علی النجار، القاهرة، المکتبۀ العلمیة عن طبعة دار الکتب المصریة.
    2. ابن جنی، ابو الفتح عثمان. (1986) ، المُحتسب فی تبیین وجوه شواذ القرائات و الایضاح عنها، تحقیق علی النجدی ناصف، عبدالفتاح اسماعیل شلبی و آخَرین، مصر، القاهرۀ، الطبعة الثانیة.

    3 . ابو حیان، علی بن یوسف . (1993)، تفسیر البحر المُحیط، تحقیق عادل أحمد عبد الموجود، علی محمد معّوض، لبنان، بیروت، دارالکتب العلمیّۀ، الطبعة الاولی.

     4 .الأخفش، أبو الحسن سعید بن مَسعَدۀ. (1990)، معانی القرآن، تحقیق هدی محمود قراعة، مصر، القاهرۀ، مکتبة الخانجی، الطبعة الاولی.

    1. الأنباری، ابوالبرکات کمال الدین عبد الرحمن بن محمد. (2002)، الانصاف فی مسائل الخلاف بین البصربین و الکوفیین، تحقیق جودۀ مبروک، رمضان عبد التواب، مصر، القاهرۀ، مکتبة الخانجی، الطبعة الاولی.

    6.بی جن خان، محمود،(1388)، واج شناسی نظریه بهینگی، تهران، انتشارات سمت. 

    1. دبیر مقدم، محمد. (1383)،" نظریه بهینگی "، مجله زبان وادب ، ش 20: 40-51 .
    2. راسخ مهند. ( 1383، " معرفی نظریه بهینگی و بررسی تکیه در فارسی "، مجله زبان شناسی، س19، ش1، پیاپی 34 : 42-46 .
    3. الزّجاج، أَبوأَسحاق ابراهیم بن السَری. (1988) ، معانی القرآن و اعرابه، تحقیق عبد الجلیل عبده شلبی، بیروت، عالم الکتُب، الطبعة الاولی.
    4. الزُّمخشری، أباقاسم محمد بن عمر. (1998) ، الکشاف عن حقائق التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التاویل، تحقیق عادل أحمد عبد الموجود، علی محمد معوّض و آخَرین، الریاض، السعودّیة مکتبة العبیکان.
    5. السامرائی، فاضل صالح. (2000)، الجملة العربیة و المعنی؛ لبنان، بیروت، دارابن حزم، الطبعة الاولی.
    6. سیبویه، أبوبشر عمر و بن عثمان بن قنبر. (1988)، الکتاب، تحقیق عبد السلام هارون، مصر، القاهرۀ، مکتبۀ الخانجی، الطبعة الثالثة.
    7. الطّبری، أبو جعفر بن جریر. (2001) ، جامع البیان عن تأویل القرآن، تحقیق عبدالله بن المحسن الترکی و عبد السندحسن یمامة، مصر، القاهرة، مرکز البحوث والدراسات العریبّة والاسلامیة، دار هجر للطباعة و النشر والتوزیع والاعلان.
    8. عبابنة، یحیی. (2016)، نظریة الأفضلیۀ فی القرائات القرآنیة (( ظاهرۀ الحذف أنموذجاً )) " المنار، المُجلّد 22، شماره 16:1-35 .
    9. عبد القادر اعقیلان، عبد الکریم. (2020)، ( أم ) فی قرآن الکریم فی ضوء الأفضیلۀ اللغویة "، مجلۀ الخلیل، العراق، المجلد 5، الرقم 8: 183- 232
    10. الفراء، ابوذکریا یحیی بن زیاد . (1983)، معانی القرآن، تحقیق محمد علی النجار،احمد یوسف نجاتی، لبنان، بیروت، عالم الکتُب، الطبعة الثالثة.
    11. القُرطبی، أبوعبد الله محمد بن أحمد بن ابی بکر. (2006)، الجامع لأحکام القرآن، تحقیق عبدالله بن عبد المحسن الترکی، لبنان، بیروت، موسسه الرسالۀ، الطبعة الاولی.
    12. کاخر، رینیه. (2004)، النظریۀ التفاضلیۀ فی التحلیل اللغوی، ترجمة فیصل بن محمد المُهنَّا، النشر العلمی و المطابع، جامعة الملک سعود، مُقدَّمة المُولِّف.
    13. النحاس، ابوجعفر أحمد بن محمد بن اسماعیل. (2008)، اعراب القرآن، تحقیق خالد العلی، لبنان، بیروت، دار المعرفۀ، الطبعة الثانیة.